تراژدی مرگ داریوش رفیعی چه بود
«اول بهمن ماه ۱۳۳۷ بود. آن سال تهران زمستان سختی را می گذراند. برف زیادی باریده بود و از شب های یخبندان و سرد به حساب می آمد؛ شبی که رفیعی آخرین لحظات عمر را می گذرانید و من از او بی خبر بودم...» بیست ویکی دو سال بیشتر نداشت. تازه به تهران آمده بود؛ جوانی با قامتی رعنا و چهره ای سبزه رو. با لهجه کرمانی اش چه زیبا سخن می گفت. از آن روزهایی که «گلنار»، «زهره»، «شب انتظار» و ... را خواند سال های بسیاری می گذرد. شاید هنوز هم خیلی ها نمی دانند داریوش رفیعی خواننده این مطلع زیبا است؛ «شب به گلستان تنها منتظرت بودم، باده ناکامی در هجر تو پیمودم، ...
Click
To Read Full Article