... فاطمه بود
پوران خانم درباره شب عقد می گوید زمانی که عاقد می خواسته خطبه را بخواند، علی آقا به دنبال شیرینی رفته بود و هنوز برنگشته بود. وقتی هم آمده چنان ظاهر شلخته و نامناسبی داشته که رضایت نمی دهد آن طوری با مرد زندگی اش پای سفره عقد بنشیند. البته مادر پوران که به نظر می رسد پیش بینی چنین وضعیتی را کرده، کت وشلوار مرتبی به شریعتی می دهد تا بالاخره جواز نشستن پای سفره عقد را کسب کند. شیرینی خریدن آقای داماد هم چندان موفقیت آمیز نبوده و منجر به مسموم شدن چند نفر می شود. قصه غیبت های علی شریعتی در زندگی زناشویی از شب عقد شروع می شود و تا همیشه ادامه ...
Click
To Read Full Article