کادوی مرگبار ولنتاین
عصر یکی از روزهای سرد بهمن ۹۲، من بازپرس کشیک قتل بودم. از صبح تعدادی تماس با تلفن کشیک گرفته شده بود، اما مربوط به مرگ بر اثر سکته یا تصادف بود که دستورات لازم را به افسر پرونده ها دادم. در حال بررسی یکی از پرونده ها بودم که تلفن کشیک قتل به صدا درآمد. پشت خط مامور کلانتری ۱۵ بود./ «آقای بازپرس، مرد میانسالی با ضربات چاقو به قتل رسیده است، او داخل کوچه خودشان کشته شده است.» دستورات اولیه را به مامور جوان دادم. خودم را به محل جنایت رساندم و همزمان کارآگاهان اداره جنایی و ماموران بررسی صحنه جرم و پزشکی قانونی نیز به محل رسیدند. نوارهای زرد ...
Click
To Read Full Article