داستان عجیب یک آدمربایی
اوایل مرداد امسال پسر ۱۴ ساله ای به نام ارسلان همراه پدرش به دادسرای جنایی تهران رفت و از سه مرد جوان شکایت کرد./ پسر نوجوان به بازپرس آرش سیفی از شعبه چهارم گفت: با یکی از بچه محل هایمان به نام آرش دعوا کردم که آرش هم موضوع را به شوهر خواهرش گفته بود. او هم با شنیدن ماجرا و برای آنکه به قول خودشان زهرچشمی از من بگیرد به همراه دو دوست دیگرش مرا با زور و تهدید به خرابه ای کشانده و قصد آزار و اذیتم را داشتند که با صدای آژیر پلیس ترسیده و رهایم کردند. من هم از ترس اینکه دوباره در دام شان گرفتار نشوم به داروخانه ای پناه بردم. به دنبال اظهارات ...
Click
To Read Full Article