بشنوید | لحظه های دلهره آور نجات یک مادر با کمک اورژانس
«نفسش بالا نمی آید... لب هایش سیاه شده... نفس نمی کشد...» این صدای مردی است که با اورژانس تبریز تماس تلفنی برقرار کرده و از وضعیت نامناسب مادرش صحبت می کند./ ، مرد بغض کرده و مادری که به دنبال خفگی ناشی از ورود تکه پرتغال به ریه دچار قطعی تنفس شده، هشیار نیست. مرد به دیسپچر اورژانس التماس می کند که به مادرش کمک کنند. کارشناس دیسپچر می گوید تا رسیدن اورژانس بر سر بیمار، به راهنمایی اش توجه کند. مرد آشفته و بی قرار به صحبت های کارشناس اوژانس گوش می کند و بعد اقداماتی انجام می دهد. مرد ناگهان فریاد می زند: «مامان خوبی؟ راحت نفس می کشی؟...الان ...
Click
To Read Full Article