همسرچهارم مردی شدم که ۶سال از من کوچک تر بود
زن ۴۲ ساله که برای جلوگیری از سقوط ستون لرزان خیمه زندگی اش در پی چاره جویی بود، با بیان این که «فکر می کردم ازدواج عاشقانه سن و سال نمی شناسد» درباره زندگی سراسر آشفته اش باکارشناس و مددکار اجتماعی کلانتری سپاد مشهدمشورت کرد./ وی گفت: علاقه زیادی به درس و مدرسه نداشتم و به همین خاطر در مقطع راهنمایی ترک تحصیل کردم و به امور خانه داری پرداختم. آن زمان در یکی از شهرستان های کوچک خراسان شمالی زندگی می کردیم. اگرچه پدرم کارگری ساده بود اما زندگی آرام و بدون دغدغه ای داشتیم تا این که «حسین علی» به خواستگاری ام آمد. با این که خانواده خواستگارم ...
Click
To Read Full Article