ناصر حجازی: واقعا سرسام گرفتم از دست این دخترها / تمامی اینها خواهان ازدواج با من هستند
مادرم با عصبانیت انبوه نامه ها را نشانم داد و گفت: «... دیگر چیست که هر روز پستچی همراه با صد تا غر و لند از لای در توی حیاط می ریزد و می رود؟ آخر این هم شد کار، این هم شد زندگی؟!...»/ دروازه بان وقت تیم ملی که یکی از محبوب ترین چهره های ورزشی در میان جوانان بود گفت وگوی کوتاهی انجام داد. ناصرخان در این برهه حسابی از دست خیل دخترانی که صبح تا شب برایش نامه می فرستادند به ستوه آمده بود. این گفت وگوی کوتاه را را به نقل مجله ی «سپید و سیاه» مورخ آبان ۱۳۵۲ می خوانید: واقعا سرسام گرفتم، از دست این دخترها. این ها مثل این که بو می کشند و مرا هرجا ...
Click
To Read Full Article