مقابله با استرس های مادرانه بعد از وقوع حادثه برای کودک
نگرانی مادرها تمامی ندارد و گاهی آنقدر حالت افراطی به خود می گیرد که می تواند آسیب جدی به آن ها وارد کند./ توان جلورفتن نداشتم. همسرم بلافاصله بچه را درآغوش گرفت و او را از محیط دور کرد تا کمی حالش جا بیاید. همه چیز در یک لحظه اتفاق افتاده بود، یکی از بچه ها با پا به سینه پسر ۳ ساله ام کوبیده و او از بالای راه پله به پایین پرت شده بود. با گفتن یک یاحسین از جا پریدم اما همانجا خشکم زد. ضربان قلبم انقدر بالا رفته بود که به سختی نفس می کشیدم. چندنفری به سمتم دویدند تا شاید بتوانند مرا از شوک حادثه دربیاورند. حال پسرم خوب بود و به غیر از چند ...
Click
To Read Full Article