معماری با شاه و وزیر یا اسب و فیل؟
در این روزای صعب و سخت، برای رهایی از سر رفتن حوصله و کم کردن شعله های اجاق نا امیدی، به بازی شطرنج روی آوردم. یادم هست که وقتی بچه بودم و با پدربزرگم بازی می کردم، همیشه به این فکر می کردم که چی می شد اگر مهره های شطرنج، صلح می کردند و یکی در میان، سپاهی سیاه و سفید تشکیل می دادند. خب قاعدتاً پاسخ می دهید: «آن وقت دیگر بازی ای در کار نبود» و دقیقاً مسئله همین جاست. خیلی از کنش ها و واکنش های ما به اصطلاح آدم بزرگ ها، هنوز هم همان بازی های دوران کودکی هستند./ در کودکی با لگو، خانه سازی می کردیم و حال، با آجر، بتن و آهن؛ در کودکی با تفنگ آب ...
Click
To Read Full Article