قصه کوچه جارچیباشی | آی مردم! ناهار حاضر است!
سرتاپای کوچه را می توان با چند قدم طی کرد. کوچه با یک پیچ ملایم خیابان پامنار را به خیابان همایون می رساند. نه اینکه کوچه خلوتی باشد؛ اما تعداد آدم هایی که در این کوچه می روند و می آیند بسیار کمتر از تعداد آنهایی است که قدم در خیابان پامنار و پانزده خرداد می گذارند./ زندگی در کوچه «جارچی باشی» امتداد همان چیزی است که در خیابان پامنار جریان دارد؛ مرکز فروش عمده صنایع فلزی. انگار نه انگار روز و روزگاری در این کوچه برای نخستین بار رستورانی با رنگ و بوی سنتی پا گرفته بود و دم ظهر، یک جارچی داد می زد: «ناهار حاضر است» و مردم را به صرف چلوکباب ...
Click
To Read Full Article