قصه پیر پالاندوز
یک روز پیشش رفتم و گفتم می خواهم دوختن پالان را از تو یاد بگیرم. می خواست سوزن و گونی دستم بدهد. گفتم نه! فقط یک پالان بدوز و بگذار من نگاه کنم. او هم دوخت. من نگاه کردم. آمدم خانه و نخستین پالان را دست گرفتم. «محمدزمان انیسی» ۷۴ ساله کلاه کاموایی همیشگی را بر سر گذاشته و با گویش قدیمی اهالی امامه قصه زندگی اش را تعریف می کند. آخرین پالان دوز روستا که فوت کرد، محمدزمان دوخت پالان چارپایان روستا را برعهده گرفت. آوازه پالان های قرص و محکمش تهران را پر کرده است و شهرت پالان های امامه را به شهرهای دیگر هم رسانده. می گوید: «پالان روستای امامه از ...
Click
To Read Full Article