سهیل ٤ بار مُرد و زنده شد
سهیل با یادآوری آن شب لحظه ای سکوت می کند. با صدایی آرام می گوید که هنوز هم یادآوری اش او را عذاب می دهد. آن شبی که برای اولین بار، در آن اتاق تاریک ماند. پدر و مادرش را برای آخرین بار دید و در نهایت صدای وحشتناک باز شدن قفل در، مرگ را برایش به تصویر کشید. وقتی در باز شد، کلی مرد را دید با چهره هایی ترسناک. با پا هایی زنجیر شده و قدم هایی لرزان رفت و در آن گرگ و میش محوطه زندان، طناب دار را دید./ چهار بار تا پای اعدام رفت. چهار بار مرگ را تجربه کرد. در آن سلول انفرادی چهار شب تا صبح به مردن فکر کرد. ثانیه های وحشتناک قطع شدن نفس هایش، در ...
Click
To Read Full Article