زخمهای بیپایان «ستایش»
ستایش هنوز سه سالش هم نشده، اما با دستانی کوچک، بدنی لاغر و نحیف و چشمانی که در آن خبری از برق شیطنت کودکی نیست، روی تخت بیمارستان نشسته است. در جای جای بدنش آثار زخم و کبودی دیده می شود. پاهای کوچکش را گچ گرفته اند و دستانش هم زیر سوزن های سرم پر از زخم و کبودی شده است. از چشمانش سیل اشک جاری می شود. اشکی که نشان از دردی تلخ و بی پایان دارد. به گزارش شهروند، ستایش تنها ٢ سال و ١٠ ماه دارد که باید درد و رنج را با تمام وجودش احساس کند و هم روحش درد بکشد و هم جسمش؛ هرکس او را ببیند با یک نگاه متوجه می شود که این کودک معصوم را شکنجه کرده اند. ...
Click
To Read Full Article