دختر جوان : بعد از فرار از خانه سر از لانه سیاد درآوردم
چشمانم را که باز کردم چند معتاد را دیدم که هنوز در حال مصرف مواد مخدر بودند. با نگاهی به پنجره کوچک اتاق فهمیدم هوا کمی روشن شده است اما از آن دو جوانی که مرا به آن لانه سیاه برده بودند خبری نبود./ ، دختر جوان که با چهره ای هراسان و رنگی پریده خود را به کلانتری شهید آستانه پرست مشهد رسانده بود، وارد دایره مددکاری اجتماعی شد و در حالی که رفتار اشتباهش را یک دیوانگی محض می خواند به مشاور و کارشناس اجتماعی کلانتری گفت: به خاطر اندام کوتاه و ظریفم کم سن و سال به نظر می رسیدم، به همین دلیل احساس می کردم کسی مرا جدی نمی گیرد. با هر جنس مخالفی ...
Click
To Read Full Article