داستان مامور پلیس آگاهی بندرعباس که بهطرز معجزهآسایی به زندگی برگشت
شاید تنها بیننده ای بود که با دیدن صحنه بلند کردن ارسطو توسط بهبود در فرودگاه، نه تنها نخندید ، بلکه به پهنای صورت اشک ریخت./ حالت «بهبود» برایش ناشناخته نبود و یاد شب هایی افتاد که مجبور بود دستانش را زیر بدنش بگذارد تا شب به همسر و فرزندش حمله نکند و جان آنها را به خطر نیندازد. به یاد آورد شبی را که تا یک قدمی مرگ رفت و به طور معجزه آسایی نجات پیدا کرد. اما بعد از آن عوارض بیماری دست بی قرار سراغش آمد. سروان علیرضا رضائیان ، اهل ساری، قهرمان داستان ماست که سال ها برای حفظ امنیت، تمام قد در برابر مجرمان ایستاد اما ماجرای شب قدر سال۸۸ ، ...
Click
To Read Full Article