از جیببری پدر تا ماینر غیرمجاز
یه مدت پیش توی صف نونوایی ناخودآگاه متوجه مکالمه ی دوتا شهروند شدم که داشتن صحبت می کردن و یکی شون به یکی دیگه شون درخواست خرید ده تا دستگاه ماینر رو می داد. حرفاشون که تموم شد، پرسیدم: "ببخشید، جسارتا مجوز گرفتید برای ماینرا؟ " جفت شون بر و بر نیگام کردن و فروشنده هه گفت:"مجوز چی؟! مجوز نمی خواد!/ ... یه آدم می شناختم زیاد اهل کار و فعالیت نبود. نه مدیریت درست و حسابی داشت و نه می تونست حساب کتابای زندگیشو جمع و جور کنه. قپی زیاد می اومد البته. این که فلان می کنم و بهمان می شم و از این جور حرفا. از هر صدتا کلمه ای که می گفت، سه تا حرف راست ...
Click
To Read Full Article