آه جنگل آخرش خانه سوزمان می کند!
آب را شرشر روی دست مادرم می ریزم مادرم تند تند چنگ می زند تا آب و آرد خوب مخلوط شوند. او می خواهد اول صبح نان بپزدو ببریم بالای گردنه که مردم بخورند. مردم خیلی زحمت می کشند ./ ما همیشه وقتی اتفاق های بد می افتد نان می پزیم مثل پارسال که سیل آمد آن دفعه هم که زلزله آمد هم همین طور. حالا هم اتفاق خیلی بدی افتاده است. ۱۴ روز است جنگل دارد می سوزد. تلویزیون می گفت در ۷ استان کشور آتش سوزی شده است. بلوطها و حیوانات جنگل دارند جزغاله می شوند. من عکس سنجاب ها ،تیهو ها،کبک ها و سهره های سوخته را درگوشی خواهرم دیدم. من و خواهرم خیلی دلمان می سوزد و ...
Click
To Read Full Article