شکایت ۵ دختر از پدرشان | یک ساعت دوری از همسرم برایم بهشت بود!
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از خراسان، مرد ۵۴ساله که در پی شکایت دخترانش به کلانتری دعوت شده بود، در حالی که اسناد پرداخت نفقه و حتی هزینه های تحصیل دخترانش را به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری میرزاکوچک خان مشهد نشان می داد، درباره داستان زندگی اش گفت: ۲۰ساله بودم که عاشق دختر همسایه شدم و پس از پایان خدمت سربازی با او ازدواج کردم اما هیچ گاه با هم تفاهم اخلاقی نداشتیم و اختلافات ما از همان روزهای آغاز زندگی مشترک نمایان شد. با وجود این، همواره سعی می کردم این اختلافات را پنهان کنم و خودم را مردی خوشبخت نشان بدهم، در حالی که از درون در ...
Click
To Read Full Article