دیگر حاضر نیستم به زندگی با زنی که مرا ۱۰سال از پله های دادگاه و کلانتری بالا و پایین برد زندگی کنم
مرد ۵۴ساله که در پی شکایت دخترانش به کلانتری دعوت شده بود، در حالی که اسناد پرداخت نفقه و حتی هزینه های تحصیل دخترانش را به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری میرزاکوچک خان مشهد نشان می داد، درباره داستان زندگی اش توضیح داد./ او گفت: ۲۰ساله بودم که عاشق دختر همسایه شدم و پس از پایان خدمت سربازی با او ازدواج کردم اما هیچ گاه با هم تفاهم اخلاقی نداشتیم و اختلافات ما از همان روزهای آغاز زندگی مشترک نمایان شد. با وجود این، همواره سعی می کردم این اختلافات را پنهان کنم و خودم را مردی خوشبخت نشان بدهم، در حالی که از درون در حال انفجار بودم و گاهی ...
Click
To Read Full Article