خستگان قرنطینه
کرونا واقعاً رفته یا ضعیف شده است و ما خبر نداریم؟ روزنامه ایران نوشت: «پیرمرد روی شیب تپه بلاتکلیف ایستاده، نه می تواند تنهایی بالا برود و نه برگردد پایین. زن میانسال به پسری جوان امر می کند: «برو دست بابا را بگیر!» و بعد ناگهان چیزی یادش می افتد و تقریباً فریاد می کشد: «نه نگیری، دستکش دستش نیست.» پیرمرد چشم غره می رود و نهیب می زند: «ای بابا به جهنم، ولم کنید دیگر. بیا دستم را بگیر کمرم خشک شد.» پسر آخر سر یک جوری که هم هوای پدربزرگش را داشته باشد و هم دل مادر را راضی کند، از روی آستین کت، دست مرد را می گیرد و کمکش می کند بالا برود. پشت ...
Click
To Read Full Article