پزشکیان، هلموت کُل و سخنرانی سکوت
پزشکیان می تواند بیاید و از وفاداری به همسرش بگوید. از ازدواج نکردن پس از فوت او. از جایگاه مهم زن در خانواده و .... اما هیچ کدام را نمی گوید. می گوید دیگر نمی شود سخنرانی کرد. بی توجه به همه مناسبات سیاسی معمول، پس از دقیقه ای سکوت و بغض به پایین می آید کنار دخترش می نشیند و هق هق گریه می کند. دخترش دست بابا را می فشارد. این سکوت، این گریه و این تکان خوردن شانه، همه اش سخنرانی او بود. از عشق و وفاداری و خانواده دوستی و تکریم زنان. سخنرانی امروز پزشکیان در تاریخ ماندگار شد و تبدیل شد به یکی از لحظات نمادین تاریخ اخلاق سیاسی ایران.
Click
To Read Full Article