دختری که هرگز نباید زاده می شد
ارباب گاهی پدر است. گاهی برادر است. گاهی شوهر است و گاه معشوقه ای است بظاهر امروزی و یا مذکری دیگر. حق حیات در دست پدر, حق ازادی در دست برادر, حق لذت در دست شوهر و حق ابراز و اتمام عشق در دست معشوقه... دختری به دنیا آمد. سیزده سال در این جهان زیست. در چهاردهمین بهار که تازه برای او بوی عشق، هیجان، لذت و بلوغ می داد سر بریده شد. او جنس دوم است. او عامل گناه نخستین و شاید همه گناهان بشر است. و تاوان این گناهان انقیاد زنان است. بردگی در زندگی تا برابری در مرگ! اما ارباب این برده کیست و چه حقوقی دارد؟ ارباب کسی است که آلت فعل دارد، قبای کهنه ای ...
Click
To Read Full Article