خاطرات نوروزی آیت الله هاشمی از جبهه های جنگ / موضوعی که باعث وحشت فرماندهان جنگ از بنی صدر بود
تا ساعت پنج صبح که با صدای آتشبارهای ضدهوایی ساختمان بیدار شدم، خوابیدم. پس از نماز و صبحانه برای عیادت مجروحان جنگ به بیمارستان شرکت نفت رفتم. دیشب یک شهید و یک مجروح آورده بودند. روحیه بیماران و وضع بیمارستان خوب بود. ساعت هشت و نیم به دیدن فداییان اسلام در هتل آبادان رفتم؛ اکثر مجروحان از نیروهای فداییان بودند که بخشی از جبهه ذوالفقاری را اداره می کردند. در مجموع آنچه که از رشادت و ایثار مدافعان این جبهه سرنوشت ساز شنیده بودم کمتر از حقایق ملموس صف و میدان در آبادان و خرمشهر است./ نوروز سال ۶۰ بود و شش ماهی از آغاز حمله رژیم بعث عراق به ...
Click
To Read Full Article