در خون نشست روسریِ دخترانمان...
«چطور دل تان آمد به خاطر ششمین سالگرد درگذشت محمد علی سپانلو مصاحبۀ ۵۵ سال قبل او با آگاتا کریستی را نقل کنید در حالی که هنوز دربارۀ دختران مظلوم و بی گناه افغان چیزی ننوشته اید؟ شما که می دانم عاشق زبان فارسی هستید و دربارۀ افغان ها و خصوصا هزاره های آنها هم نوشته بودید و به هرات هم سفر کرده اید و سفرنامه نوشتید، دیگر چرا؟» از ساعتی قبل که این پیام از یک دوست نادیده را دریافت کرده ام حالی دیگر دارم. با این که می توانستم پاسخ دهم یاد یک شاعر منافاتی با تقبیح یک جنایت آن هم از شنیع ترین انواع آن ندارد و مگر افغان ها سپانلو را نمی خوانند یا ...
Click
To Read Full Article