روایتی تکاندهنده از قتل، تجاوز و جنگ داخلی
من با آرامش از فاطمه که باردار بود پرسیدم که آیا پدر بچه اش می تواند او را در بیمارستان همراهی کند یا خیر. او نگاهش را از من برگرداند. مادرش به من گفت که او مورد تجاوز قرار گرفته است. من دستِ فاطمه را گرفتم و در سکوت کنار او نشستم. اشک های چشمانش روی آستین من می ریخت./ نبیحه اسلام، پزشک متخصص داخلی اهل تورنتو کانادا و امدادرسان بین المللی ؛ من حدودا ۱۳ ساله بودم که درگیری ها در دارفور سودان(در سال ۲۰۰۳) آغاز شد. به عنوان نوجوانی که در آن زمان اخبار را از طریق روزنامه ها و تلویزیون دنبال می کردم و هنوز خبری از شبکه های اجتماعی نبود، من به ...
Click
To Read Full Article