پستچی ممالک محروسه ایران، نسل سوم | درباره یک پستچی در داران اصفهان که پدر و پدربزرگش هم ...
همان روز که چرخ جلوی موتورسیکلتش وسط جاده داران-چادگان به طرف روستای طرار پنچر شد و چیزی نمانده بود از سرمای استخوان سوز دالان کوه منجمد شود، یاد بابا خواجه حسن (پدربزرگش) افتاد./ او هم نامه رسان بود و بسیار با اسب های کُرد (نژادی از منطقه ) خود که همیشه جوال های خورجینشان پُر از نامه هایی به پاکت های مربعی ملخی یا نامه هایی به رول مُهر و موم شده بود در راه و نیمه راه می ماند. سعادت سلیمانی، این و دیگر سختی های پیشه نامه رسانی را اغلب شب هایی که خواب، باباجان (پدرش) را دیر می گرفت با کلی آب و تاب می شنید. خاطراتی خاص که در موروثی شدن این ...
Click
To Read Full Article