پایتخت شبها پلک نمیزند: افطار با بوی گندم، زعفران و گلاب؛ سحر آش رشته، حلیم، شله زرد و بوی حلوای تازه
صادق خسروی علیا ـ خبرنگار: رنگ افق ارغوانی است و رفته رفته به تیرگی می زند. این پایین هیجان به جان ضربان قلب شهر افتاده./ آدم ها در تکاپو و جنب وجوش اند. آفتاب خود را به غروب تسلیم کرده و بانگ اذان از مناره مساجد به گوش می رسد. افطار با بوی گندم می آید؛ بوی زعفران و گلاب. سحر آش رشته، حلیم، شله زرد و بوی حلوای تازه پیاده روها را پرمی کند و آدم ها را از تب و تاب می اندازد تا افطار کنند. حالا شهر جانی دوباره می گیرد. ساعت از ٩شب گذشته و تازه کرکره دکان ها بالا می رود. جریان زندگی غافلگیر شده؛ روز در سکون است و شب در هیاهو و نشاط. افطار تا ...
Click
To Read Full Article