نیما و جلال در کدام محله تهران قدم میزدند؟
پدربزرگ که خدا او را رحمت کند، تعریف می کرد که وقتی در دهه بیست شمسی برای تجارت به تهران کوچ کرد، چون زورشان نمی رسید در تهران ساکن شوند، باغی را در روستای دزاشیب، از ییلاقات شمیران اجاره کردند./ باغی که آب قناتی آن را به دو بخش تقسیم می کرد و درختانی بلندبالا داشت. او بیش از همه از باغ های وسیع و درخت های تنومند و زمستان های سرد دزاشیب خاطره داشت و البته از کوچه های پیچ درپیچ و قورباغه هایی که در برجی کوچه ها چرخ می زدند و تا رهگذران را می دیدند، می جهیدند. در این شماره از محله گرد، در کوچه پس کوچه های کهنه و نوی این محله قدیمی و باصفا ...
Click
To Read Full Article