گنجی که دهان روح را تلخ می کند/ نگاهی به «کشتارگاه»
حدود دوسال قبل برای انجام کاری به آبادان رفتم. همه چیز گران بود. بسیار گران تر از معمول. میوه های داخل بازار بی کیفیت، کوچک و پلاسیده، گوشت گران بود و بدتر از همه قیمت ماهی و مثلا ماهی صبور که یکی از غذای اصلی جنوبی ها است. یعنی مردمی که کنار شط زندگی می کنند و غذایشان همیشه از همین دریا با قیمت های ارزان یا حداقل مناسب تهیه می شد، دیگر توان خرید نداشتند. مردم عصبانی بودند. جمع شده بودند، جلوی فرمانداری تا جاهای مرتبط دیگر. کسی به حرفشان گوش نکرده بود. کسی صدایشان را نشنیده یا نخواسته بودند که بشنوند. مرزنشین ها اغلب زندگی اسفباری دارند. ...
Click
To Read Full Article