پیرِ اسپندگردان
درشتی و بزرگی دود و بوی اسپند که هر محرم، پیش پای سینه زنان و نوحه خوانان در بازار بزرگ پایتخت می پیچد اثر سفارش های وقت و بی وقت نه نه گلپری و گوشگیریِ نوه ته تغاری اش، حسن است./ از سر همان هاست که حالا ۴۵ سال بیشتر از اسپنددودکردن کربلایی حسن قاجار در گذرهای تو در توی بازار می گذرد و همه او را می شناسند. کار و بارش این بوده و هست که مشت مشت قُپه و دانه های سیاه اسپند، بلورهای ریز و سفید زاج و برگ های رنگی به آتش زغال های مرغوب بسوزاند و از برای باطل کردنِ عاطل و دور کردن چشم و سَق سیاه از حجره داران و کسبه آشنای بازار، بخواند: «اسفند دونه ...
Click
To Read Full Article