پارادوکس با کامبیز حسینی؛ تابستان خود را چگونه گذراندید؟
موضوع انشای اول مهر همیشه این بود که «تابستان خود را چگونه گذراندید!» من هم که هزار تا کار تو تابستون کرده بودم و نمی تونستم تو انشای مدرسه واقعیت رو بنویسم! برای همین باید از اول تا آخر انشا رو دروغ می نوشتم. البته من هر سال یه سری دروغ ثابت داشتم که همونا رو می نوشتم. معمولاً این جوری شروع می شد که مثلا « با پدر هر شب تابستان جهت اقامه نماز مغرب و عشا به مسجد محل رفتیم و امام جماعت به ما خرما می داد و ما خیلی عبادت و مکبری را دوست داشتیم و برای همین درود بر انقلاب اسلامی که ما هر چه داریم از برکات جنگ است و اگر سپاه نبود کشور هم نبود و ...
Click
To Read Full Article