“همه یه روزى میمیرن حتى تو!”
“اگه بدونی یه پرنده همیشه روی شونه هاته به صدای قلبت بیشتر گوش میدی.” این توصیه ی موری بود به میچ. از اون دسته کلمات لحظه آخری که موری برای ضبط صوت کوچک میچ تکرار کرد. کلمه ها با اینکه قرار است مفهوم تلخ و رنج آوری را به یاد بیاورند اما ظاهر قشنگی دارند. پرنده، شانه ها، صدا، قلب و شنیدن. با هر کدام از این کلمه ها می شود قصه هایی نوشت که درونش زندگی موج بزند. می شود از پرنده ای گفت که لب پنجره می نشیند تا ما برایش دانه بریزیم. یا می شود از آن کبوترهایی گفت که در بچگی وقتی از لب حرم بلند می شدند و به سمت آسمان می رفتند آنقدر مسیر رفتن شان را ...
Click
To Read Full Article