نامه عاشقانه نیما یوشیج به همسرش
به نقل آوای آزاد ، می پرسی با کسالت و بی خوابی شب چه طور به سر می برم؟ مثل شمع: همین که صبح می رسد خاموش می شوم و با وجود این، استعداد روشن شدن دوباره در من مهیا است. بالعکس دیشب را خوب خوابیده ام. ولی خواب را برای بی خوابی دوست می دارم. دوباره حاضرم. من هرگز این راحت را به آنچه در ظاهر ناراحتی به نظر می آید ترجیح نخواهم داد. در آن راحتی دست تو در دست من است و در این راحتی... آه! شیطان هم به شاعر دست نمی دهد، مگر این که در این تاریکی شب، خیالات هراسناک و زمان های ممتد ناامیدی را به او تلقین کند. بارها تلقین کرده است: تصدیق می کنم سالهای ...
Click
To Read Full Article