«مسیحیان از انقلاب و جنگ سربلند بیرون آمدند»
«حاج خانم! من یه معذرت خواهی به شما بدهکارم. کسی که قراره چند دقیقه دیگه تشریف بیارند منزل شما، آقای خامنه ای هستند...» جمله تمام نشده که اشک مادر جاری می شود. برادرها اما هنوز فرصت می خواهند که باور کنند؛ فرصتی در حد چند ثانیه. بغض آلفرد و آلبرت هم با اولین کلماتی که از دهانشان خارج می شود، می شکند... تعجب شان تعجبی ندارد؛ تعجب شان به اندازه ی تعجب خود ماست، وقتی وارد شدیم و دیدیم روی دیوار منزل یک مسیحی، فقط دو قاب عکس هست، یکی قاب عکس شهید روبرت لازار و دیگری قاب عکس امام و رهبری؛ دو قاب عکس رنگ و رو رفته ی قدیمی. ساعت ۶:۳۰ شب است و فقط ...
Click
To Read Full Article