مردی که آمده بود نگذارد باران مرثیهای گمشده را بشورد و با خود ببرد/ سینماگران اصیل (بخش هشتم)/ ...
منبع اصلی این مقاله مصاحبه چند ساعته با خسرو سینایی است در سایت آرته، تاریخ شفاهی فرهنگ و هنر معاصر ایران. مردی با کلام نافذ و گیرا. هنرمندی که هیچ چیزش با مقتضیات زمانه نمی خواند. یک عاشق، شاعری خنیاگر که به گوشه کنار سفر کرد و از قدر و ارزش گنجینه های این سرزمین آگاه بود. شاعر سینما. کسی که با فرم و ریتم در سینمای مستند آشنا بود و از این رو مستندسازی را بهانه ای قرار داد برای نمایشی از بازی های شکلی و هندسی و فرمی. چیزی که از آن به سینمای آوانگارد یاد می شد. به این همه اضافه کنید دغدغه های شخصی اش که به شعر پهلو می زد. البته فیلمسازی بود ...
Click
To Read Full Article