فرجام سیاه فرار زن بیعاطفه از خانه
، روزهای نخست گم شدن هدیه حتی پلیس به شوهر او شک کرد و بوی جنایت در پرونده پیچید، اما اقدامات مخابراتی نشان می داد این زن با خانواده پنهان کارش تماس تلفنی دارد. رضا با یک سبد گل به طرف خانه رفت. روز تولد زهرا بود چهار سال پیش زهرا به دنیا آمده بود. حتماً زنش مثل هر سال بساط کیک و عصرانه را برای زهرا آماده کرده بود. رضا باور نمی کرد برخلاف هرسال که هدیه از چند روز جلوتر برای جشن تولد، کیک، تزیین اتاق، کادو و عکس با او حرف می زد، این بار سکوت کرده بود. شاید فکر می کرد رضا تولد دخترش را فراموش کرده است. رضا جلوی اسباب بازی فروشی سر خیابان ...
Click
To Read Full Article