طلاق برای سگ
هنوز هم باورم نمی شود زندگی من به خاطر یک «سگ» از هم پاشید و همه آن نجواهای عاشقانه که روزی روحم را جلا می داد، به رکیک ترین توهین ها و زشت ترین رفتارهایی تبدیل شد./ و تخریب لوازم زندگی را در دست داشت، با چهره ای شکسته و غمگین پا به اتاق مشاوره و مددکاری اجتماعی کلانتری شفای مشهد گذاشت و با بیان این که فکر نمی کردم به این زودی رویاهای عاشقانه ام را کابوس در آغوش بگیرد به کارشناس اجتماعی کلانتری گفت: در یک خانواده پرجمعیت متولد شدم، پدرم کارگر ساده ای بود که صبح تا شب با قوت بازویش تلاش می کرد تا زندگی آرام توام با آسایشی را برای من و دیگر ...
Click
To Read Full Article