زیر سایه محاسنی از شعر سپید
هوشنگ ابتهاج بامداد ۱۹ امرداد پرگشود! ۹۴ سالگی شاعر اما برای خودش هم پر فراز و نشسب بود. جایی که می دانست این ۹۴ سال رفتن است. کسی چه می داند! شاید اما این روزها منتظر نشسته بود رو به در... "در این سرای بی کسی، نشسته ام به در نگاه می کنم، دریچه آه می کشد، تو از کدام راه می رسی، خیال دیدنت چه دلپذیر بود..." دنیای ما اما شبه اتاقی است بی پنجره، قفسی است بدون در! دیواریست بدون روزنه، زندانی است بدون هم کلام، بدون زندان بان، تاریک... این تاریکی اما کورسوی امید می خواهد. نور می خواهد. وانفسای امروز امید می خواهد. کسی می خواهد که بیاید و مرهمی ...
Click
To Read Full Article