خودتان را ورق بزنید یادآورید بوی رفاقت و بوی کوچههای بارانخورده را
ورق بزنید باحوصله، با شوق و به دورتر از اکنون بروید و به نزدیک اکنون برسید. آن دور، آن عکس، شمایید بله! شمایید خانم سیب که در نوجوانی نشسته اید روی پهنه سنگی در دشت آفتابگردان جاده خلخال- اردبیل./ آن دور دور شمایید آقای سیب به وقت جوانی پا در رکاب دوچرخه هرکولس با یک جعبه شیرینی که روی دسته فرمان نشسته است. همچنان خودشان را ورق می زنند خانم و آقای سیب که شانه به شانه هم روی نیمکت عصر رو به باغچه کهنسال نشسته اند که حیاط کوچک و پرخاطره ای دارد. یک حوض نقلی هم هست که روی سرش چتر درخت انجیر سایه انداخته است و در حوض یک ماهی قرمز که آخرین ...
Click
To Read Full Article