خواندنیهای کوتاه
و حکایت گران در آثار به جای مانده، حافظه ی گم شده را، عشق و درد را جست وجو می کنند؛ آثاری که به چشم دیده نمی شوند، اما از میان نمی روند./ صفحه های کتاب «هزار و یک شب» می گویند: دوست من سفر کن! هرچه داری بگذار و برو! تیر به چه کار می آید، اگر از چله ی کمان رها نشود؟ و از عود نغمه های آهنگین به گوش می رسید، اگر هم چنان تکه ای چوب باقی می ماند؟/ بهایی برای بلیت نمی پردازند. بی گذرنامه و بی نیاز به پرکردن فرم های مهاجرت و گمرک، به سفر می روند. پرنده ها تنها مسافران آزاد جهانند؛ جهانی که بندیان در آن ساکنند. پرنده ها هرگاه بخواهند، بی نیازی به ...
Click
To Read Full Article