حال ما را پاییز کردید آقای چهارفصل!
حال ما را حسابی هامون کردید آقای بازیگر پرده نقره ای سال های فجر سینما، در زمستان های برف و قندیل. بازیگر بود به مفهوم مطلق، چون بدیهه ساز بود، چون نسبت دیر و پایداری با نمایش داشت. او خود ما بود. ایرانی خالص؛ مویزی گرمی، غوره ای سردی، ترنمی زاینده رود، خروشی کارون و سرفراز و ایستاده چون دماوند. ظاهر که می شد، فقط چشم را نوازش نمی کرد؛ او به درون ما راه می یافت تا باور کنیم وظیفه هنرپیشه ـ یعنی هنرمند، نه فقط بازیگرـ برون و درون داد احساسات و ادراکات واقعی ما بر صحنه است؛ تجلی شور زندگی است. ، سرچشمه منزلت های معنوی بازیگری بود، در رفت وآمد ...
Click
To Read Full Article