جنجال برای مهران مدیری؛ آن گریه پوچ بود!
جامعه ی ماست دیگر. یک روز مافیا آمد و مدتی دست به دست چرخید و ویرش از جان ملت افتاد، چون تهش همه باید با بغض و کینه از هم خداحافظی می کردند و ادای بی تفاوتی در می آوردند و می رفتند خانه ها، که با هم پای نزدیک ترشان پشت سر بقیه تلفنی غیبت کنند. ولی حالا این یکی آمده که از بیخ رنگ دیگری دارد. توی باخت و بردش حرف پول است و شامورتی بازی که یعنی اسباب همیشگی قمار. یکی دارد توی تصویری درشت گریه می کند ولی خویش و قوم معدنچی طبس نیست. از ته دل هم گریه می کند. مسابقه است. ولی نه از آنها که دیده اید. یک کار تازه شده و یکی آمده ایده ای ناب انداخته وسط ...
Click
To Read Full Article