«بیبدن»، روایت یک جدایی | جدال الناز شاکردوست و پژمان جمشیدی
«بیبدن» (همین طور سرهم و به هم چسبیده، بدون فاصله و نیم فاصله میان «بی» و «بدن») داستان مؤانست و مجانستی است ازدست رفته؛ داستان فراق و دوری و سفر، اما فراقی بی وصال و دوری بی دیدار و سفری بی بازگشت؛ داستان تباهی و حسرت و حرمان؛ داستان داغ بی التیام و کبودی خاطر و جراحت خاطره./ داستان از جایی شروع می شود که پدر و مادر دختری دانشجو به نام ارغوان که چند روزی است به خانه برنگشته، به دادسرا می روند تا اطلاعی از سرنوشت دخترشان به دست آورند. از همان اولین مواجهه بازپرس جوان با پدر و مادر نگران که از روابط دختر پرس وجو می کند، مشخص است مادر چیزهایی ...
Click
To Read Full Article