یعنی عاشق شده بودم؟
راه افتادم سمت هال... مثل این فیلم ها که یک نفر حرف مهمی دارد و نمی زند. - ناصر شوفر نیومده... خبری هم نداشتن؛ معلوم نیست کجا رفته... پسره بی کله! رمان «شب های بی ستاره» را ستاره، دختر وسطی خانواده ای روایت می کند که سه دختر دارند و مادر هم باردار است و پدر هم خیلی دوست دارد صاحب پسری بشود. زمان وقوع حوادث، سال های آخر جنگ تحمیلی است؛ دوره ای که صدام موشک باران و بمباران شهرها را افزایش داده و این حمله ها را تا تهران و قم و... کشانده بود. در این رمان، دغدغه های دختری نوجوان و درک نشدن وضعیت و تغییرات او در خانواده ای سنتی و اهمیت حضور بعضی ...
Click
To Read Full Article