مرگ پدر بعد از قتل دختر بیمار
من بی پول بودم. از زندگی خسته شده بودم. دیگر طاقت نداشتم این شرایط را تحمل کنم. از وقتی شوهرم ما را ترک کرده بود این وضعیت ادامه داشت، به همین دلیل تصمیم گرفتم همه اعضای خانواده را بکشم تا از بدبختی نجات پیدا کنند. دختر بزرگم ازدواج کرده بود و بچه داشت. من هم بعد از مرخص شدن از بیمارستان در خانه او زندگی می کردم. شب حادثه چاقویی برداشتم و اول دختر کوچکم را زدم. بعد هم سراغ دختر بزرگ و نوه ام رفتم، اما دامادم بیدار شد و چاقو را از دستم درآورد./ مردی که دختر بیمار خود را به قتل رسانده بود، خودش نیز روی تخت بیمارستان جان باخت. تحقیقات درباره ...
Click
To Read Full Article