داستان «ترفیع»
هفته نامه ی دوچرخه > رفیع افتخار: «جک»، همان «جهانگیر» است. «جانی» شش سال دارد و دوسال از جک کوچک تر است. توی شناسنامه اش نوشته شده «جهانشاه»، اما بهش می گویند جانی./ چشمان جک برق می زنند: «خرسواری!» خم می شوم تا سواری بگیرد. جانی هم می آید و ملچ وملوچ صورتم را تف مالی می کند. «خاله سوری» به بچه هایش تشر می زند: «داداش اکبرتون رو اذیت نکنین!» مامان در رفت وآمد میان آشپزخانه و اتاق پذیرایی است: «قرار نیست که آدم ها تا آخر عمرشون در فقر باشند.» خاله سوری می گوید: «این چه وضع زندگیه؟ این ور رو می گیری یه پای دیگه ش می لنگه. کاش بقیه هم از شما ...
Click
To Read Full Article