صبحانه با طعم چسب آهن !
درست کردن صبحانه با چشمان خواب آلود مرد جوان را به کلانتری کشاند/ اون زمان روی پروژه ای کار می کردم که بسیار برام باارزش بود. چهار ماه تمام توی کارگاه بودم و کار می کردم، اما وقت کم آورده بودم و طبق قرارداد سه روز بعد باید پروژه رو تحویل شرکتی می دادم که براش کار می کردم. دیگه چاره ای نداشتم و مجبور بودم نیروی کمکی بیارم./ به نقل از رکنا ،در عرض اون چند ماه، بیشتر توی کارگاه بودم و وقت نمی کردم به خونه ام سر بزنم. توی ۲۴ ساعت دو، سه ساعت وقت خوابیدن داشتم و به همین دلیل هم ساکنان محله ای که کارگاهم توش بود، پشت سرم حرف هایی می زدن و خیال می ...
Click
To Read Full Article