درسهایی از آبنما
در حکایت های قدیمی آمده است که یک بار، کسی که طالب علم و مشتاق دانستن و دانشمند شدن بود هرچه کرد نتوانست هیچ چیزی از درس استاد بفهمد و وقتی که کاملا ناامید شده بود و «مشروطی» های پشت سرهم احتمال اخراج از دانشگاه را به بالاترین حد ممکن رسانده بود سر به بیابان گذاشت./ این شخص مدتی در صحرا گشت و به حال خود و رشته بی ارزش و دانشگاه پرتی که در آن درس می خواند، افسوس خورد اما وقتی که در کنار یک آبشار کوچک نشسته بود متوجه شد قطره های آب که از ارتفاع زیادی روی سنگ چکه می کنند توانسته اند سنگ سخت را سوراخ کنند. اینجا بود که طالب علم ما، درس بزرگی ...
Click
To Read Full Article