انواع شکنجه از زمینی تا هوایی و دریایی / از شدت تشنگی نخوابیدم / به پنکه سقفی آویزانم کردند
خاطرات روزانه جانباز آزاده، سید ناصر حسینی پور از زندان های مخوف رژیم بعث عراق است که با استقبال مخاطبان روبرو شد. آنچه می خوانید، بخشی از این کتاب است... شب قبل از شدت تشنگی خواب درستی نداشتم. بعد از ظهر زندانبان در سلول را باز کرد و مقداری برنج با ته مانده ی گوشت مرغ جلویم گذاشت. از استخوان های سینه ی مرغ و پوست و پیه بدون گوشت آن فهمیدم باید غذای اضافی خودشان باشد. ته سیگار عراقی ها در گوشه ی بشقاب برنج بود. تشنه و گرسنه بودم. معده ی خالی ام بدجوری می سوخت. فکرهای عجیب و غریب باعث ترشح اسیدهای معده ام شده بود. به اجبار غذای اضافی عراقی ...
Click
To Read Full Article