پدر ، مادر! سراغم نمیآیید؟
دخترها برای صحبت با خانواده صف می بندند و مددکاران تمام تلاش خود را می کنند تا اقوام دور آن هایی که پدر و مادر ندارند را برای آمدن راضی کنند./ ، سرانجام مغلوب بغضش می شود و در حالی که اشک از چشمانش سرازیر می شود و روی تابلوی قلم زنی اش می افتد، می گوید: آرزو دارم خانواده ام پیدا شوند. دکتر حجت می گوید: آرزوی ۹۹ درصد بچه های این جا همین است.سرش را پایین می اندازد تا کسی اشک هایش را نبیند. در چشمان بیشتر حاضران هم اشک حلقه زده است...حجت می گوید: اواخر سال، اینجا صف های تلفن خیلی شلوغ می شود. دخترها برای صحبت با خانواده صف می بندند و مددکاران ...
Click
To Read Full Article